۱۳۸۹ اردیبهشت ۱, چهارشنبه

نسل من



نسلی است که میرود تا فریادهایش در هیاهوی دموکراسی خواهی کشورهای غربی و شرقی و شعارهای مدعیان وطنی دین ،گم شود.

نسلی است که حکومت های نکتایی دارو لونگی دار را به تجربه نشسته است و از هرکدام وحشتی در دل و نشانه ی تازیانه ای در پشت دارد.

نسلی که در بین سنگ های سازش و مصلحت دموکرات ها و مجاهدین "آرد" می شود.

نسلی که حقوق ذاتی آنان در قاموس حقوق بشری سازمان ها و کشورهای مدافع حقوق بشری معنایی نیافته است.

نسلی که سرنوشت اش در کنفرانس های کشورهای بیگانه تعیین می شود.

نسلی که ...

اما با وجود این همه مصائب احساس می کنم که در این نسل هنوز هم امید به حیات و زیستن نمرده است.

و من سعی می کنم تا برای این نسل و نسل های آینده نفس بکشم،بنویسم و کار کنم تا این نسل هرگز نمیرد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر